Web Analytics Made Easy - Statcounter

زندگی در محاصره اخبار و اطلاعات تأثیر بسیار مهم سن کودک چطور به کودکان کمک کنیم با این خبرها کنار بیایند؟ کلام آخر

به گزارش اقتصاد آنلاین؛  در دنیایی که گوشه‌و‌کنارش پر از جنگ، تعرض و رویدادهای خشونت‌بار است، دیدن و شنیدن اخبار کودک را مضطرب، نگران و خشمگین می‌کند. چطور می‌توانیم به آنها احساس امنیت بدهیم؟ چطور با آگاهی‌بخشی این ترس را کم‌رنگ کنیم؟ همراه ما باشید تا مفصل درباره این مسئله صحبت کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زندگی در محاصره اخبار و اطلاعات

ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که شبکه‌های خبری از کوچک‌ترین وقایع دنیا هم نمی‌گذرند. تیتر اول روزنامه خبر جنگ و درگیری گوشه‌و‌کنار دنیاست و کودکان همراه ما این خبرها را می‌بینند و می‌شنوند. کودکان زیر ۱۲ سال علاقه چندانی به این خبرها ندارند، اما خواه‌ناخواه در شبکه‌های خبری تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی به آنها برمی‌خورند. البته کمی که بزرگ‌تر می‌شوند، با کنجکاوی و علاقه این خبرها را پیگیری می‌کنند.

در نهایت هرچقدر پدر و مادر تلاش کنند کودک را در دنیای شیرین بی‌خبری نگه دارند، اخبار همیشه راهی برای انتشار پیدا می‌کنند و راهی برای مقابله با آن نیست. اخبار و اطلاعات به‌معنی واقعی کلمه ما را محاصره کرده‌اند.

در این زمینه بخوانید؛

آسیب هایی که پدربزرگ و مادربزرگ ها به تربیت کودک می زنند

چجوری با دختر نوجوانم برخورد کنم؟

بگذارید کودک کودکی کند!

تأثیر بسیار مهم سن کودک

جای شک و تردید نیست که رسانه می‌تواند کودک و نوجوان را بترساند، اما اثر محتوای خشونت‌بار روی همه کودکان مشابه نیست. بر اساس تحقیقات، کودکان به محرک‌ها با توجه به صدا و ظاهر و حسی که از آنها می‌گیرند واکنش نشان می‌دهند. به‌مرور که کودکان بزرگ‌تر می‌شوند، ظرفیت ترس آنها بیشتر و بیشتر می‌شود. طبق بررسی‌ها اگرچه کودکان در تمام سنین تحت‌تأثیر اخبار منفی قرار می‌گیرند، سنین پایین‌تر به جنبه‌های بصری خبر مانند تصاویر خشونت‌بار حساس‌ترند، در حالی که کودکان بزرگ‌تر به جنبه‌های انتزاعی ماجرا، مثل ترس ناشی از آن، واکنش نشان می‌دهند.

چطور به کودکان کمک کنیم با این خبرها کنار بیایند؟

۱. بفهمید که کودکتان دقیقا چه شنیده است

از کودک بپرسید چقدر درباره چیزهایی که شنیده است می‌داند و به اطلاعات نادرست، تصورات غلط، ترس‌ها و نگرانی‌های او گوش دهید. اتفاقات ناگواری مثل تیراندازی در مدرسه یا خیابان کودک را نگران می‌کنند. ممکن است پیش خودش فکر کند «یعنی ممکنه نفر بعدی من باشم؟»، «اگر این اتفاقات برای من بیفته چی؟» و صدها پرسش مشابه دیگر از سر نگرانی و ترس. به سخنان کودک خوب گوش دهید تا با تمرکز بر نگرانی‌هایش، ترسش‌هایش را برطرف کنید.

۲. صادقانه و مختصر پاسخ دهید

بعد از فهمیدن میزان اطلاعات کودک، با توجه به سن‌و‌سال و میزان درک او، درباره این نگرانی‌ها با او حرف بزنید. کودک خردسال می‌خواهد بداند در دنیا چه‌خبر است و هرچقدر راحت‌تر مسئله را درک کند، راحت‌تر با آن کنار می‌آید. کودک را غرق در اطلاعات نکنید؛ فقط فرق بین واقعیت و تصور را برایش روشن کنید. حقیقت را بگویید، اما لازم نیست همه‌چیز را خیلی دقیق توضیح دهید. به‌قدری که آرام شود و احساس امنیت کند کافی‌ است.

اگر فرزندتان سؤالی می‌کند که جوابش را نمی‌دانید، اشکالی ندارد که بگویید فعلا نمی‌دانم، اما حتما جواب سؤالت را پیدا می‌کنم. اگر ممکن بود، وقت بگذارید و با هم در وبگاه‌های مناسب دنبال پاسخ بگردید.

۳. کاری کنید که احساس کند بر همه‌چیز مسلط است

بچه‌ها می‌دانند اتفاقاتی مثل بلایای طبیعی ورای اختیار آنهاست. برای همین خیلی زود خود را می‌بازند و تسلیم ترس و ناامنی می‌شوند. شما در نقش والد باید کودک را ترغیب کنید ماجرا را ورای داستان خبری ببیند. از او بپرسید چرا فکر می‌کند آن خبر ترسناک است. آیا واقعا خبر ناراحت‌کننده و خشونت‌بار است یا رسانه‌ها آب‌وتابش را زیاد کرده‌اند تا توجه بیشتری جلب کنند؟

به کودک یاد دهید همیشه آماده باشد. اگر خبر درباره کشت‌و‌کشتار است، به او یاد دهید چطور از خود محافظت کند؛ اگر درباره بلایای طبیعی است، برنامه‌ای بچینید و با هم به‌ فکر راهکاری برای مقابله باشید؛ اگر درباره شیوع یک بیماری مهلک است، راهکارهای پیشگیری را به او بیاموزید. در نهایت فکرش را مشغول کمک‌رسانی کنید. این‌طوری احساس می‌کند تسلط بیشتری بر اوضاع دارد.

۴. نگذارید بیش از این در معرض اخبار باشد

شمایید که تصمیم می‌گیرید کدام خبرها و چه‌مقدار از آنها برای فرزندتان مناسب است. با توجه به سن و میزان بلوغ کودک، تشویقش کنید چند روزی پیگیر اخبار ناگوار و خشونت‌بار نباشد. چند ساعتی در روز تلویزیون را خاموش کنید تا مغز کودک آرام بگیرد. حق دارید مرز مشخصی تعیین کنید و بگویید که نمی‌خواهید مدام در معرض اخبار ناخوشایند باشد. حضور در شبکه‌های اجتماعی را تا حدی محدود کنید و اگر قرار به تماشای اخبار است، خودتان هم حضور داشته باشید. یادتان باشد تصویر درگیری‌های خشونت‌بار مدت‌ها در ذهن کودک و نوجوان باقی می‌ماند و آزارش می‌دهد.

۵. دست از گفت‌و‌گو نکشید

گفت‌و‌گو درباره رویدادهای جاری را متوقف نکنید. به فرزندتان کمک کنید به تمام جنبه‌های داستان‌هایی که می‌شنود فکر کند. بپرسید درباره این رویدادها چه نظری دارد و فکر می‌کند ریشه این اتفاقات چیست. این سؤالات بحث را کم‌کم به‌سمت موضوعات دیگر می‌کشاند و خبر اصلی به حاشیه می‌رود.

۶. حواستان به سلامت جسمانی کودک باشد

نگذارید استرس کودک ادامه‌دار شود. به‌محض مشاهده نشانه‌های استرس در رفتار کودک، با روان‌شناس کودک تماس بگیرید. این نشانه‌ها می‌توانند شامل نخوابیدن، بی‌اشتهایی، گوشه‌گیری یا نگرانی بیش از حد باشند. پزشک راحت‌تر می‌تواند اضطراب کودک را مهار کند و راهکار مقابله با اضطراب را به او نشان بدهد.

۷. به او بگویید چه احساسی به خبر دارید

کودکان از رفتار بزرگ‌سالان الگوبرداری می‌کنند. حرف بزنید تا بدانند شما هم غمگین و عصبانی هستید و برنامه‌ای برای مقابله با این خشم دارید. این دغدغه را با حرف‌زدن، پیاده‌روی، تنفس آگاهانه، دوش آب گرم و فعالیت‌های دیگر دور کنید تا کودک هم یاد بگیرد چطور در این شرایط خود را آرام کند. به فرزندتان اطمینان دهید در اتفاقات این‌چنینی کنار او هستید. پشتیبانی و حمایت همیشگی شما خیال او را راحت می‌کند.

چطور به کودکان زیر ۷ سال کمک کنیم؟

اگر کودک زیر ۷ سال در خانه دارید، ابتدا باید دسترسی به اخبار را محدود کنید. تماشای فاجعه‌ای هولناک با کیفیت بالا و صداهای دل‌خراش، برای کودکی که هنوز درک کاملی از عمق خشونت در دنیای واقعی ندارد، شبیه تکرار دوباره همان رویدادها پیش چشمش است. کودکان در این سن بیشتر از هر چیزی نگران امنیت خود هستند. حتی زمانی که خودتان نگران و مضطرب هستید، نگذارید این ترس به کودک سرایت کند. حواسش را پرت کنید. می‌توانید با فعالیتی سرگرم‌کننده ذهنش را از اتفاقی که دیده و شنیده دور کنید. این ترفند هزار بار بهتر از این است که زل بزنید به صفحه تلویزیون و بگویید «چیز مهمی نیست عزیزم، نگران نباش!»

چطور به کودکان ۸ تا ۱۲ سال کمک کنیم؟

برای کودکان ۸ تا ۱۲ سال هم جلوگیری از دسترسی به اخبار مهم و مؤثر است. طبیعی است اعمال محدودیت برای کودکان در این سن سخت‌تر باشد، اما می‌توانید هوشمندانه طوری برنامه‌ریزی کنید که ساعت پخش اخبار تلویزیون خاموش باشد، به‌خصوص اگر کودک حساسی در خانه دارید. اما اگر فرزندتان به هر طریقی خبر را شنید، خود را برای گفت‌و‌گویی اساسی و طولانی آماده کنید. همان‌طور که در بخش‌های قبلی اشاره کردیم، هیچ‌کس بهتر از پدر و مادر نمی‌تواند تصورات غلط را با حقایق جایگزین کنید.

با دقت به سؤالات فرزندتان گوش کنید و صادقانه پاسخشان را بدهید. به کودک بگویید ناراحتی و عصبانیت او هیچ اشکالی ندارد و شما تحت هر شرایطی مراقب او هستید.

چطور به کودکان بالای ۱۲ سال کمک کنیم؟

ماجرای این کودکان کمی فرق می‌کند، چون روش‌های مختلفی برای خواندن و شنیدن اخبار بلدند که شاید شما در تمام این روش‌ها دخیل نباشید. بنابراین انتظار می‌رود چندین برابر بیشتر از آنها مراقبت کنید. پیشنهاد گفت‌و‌گو باید از طرف شما مطرح شود تا هم او درک درست‌تری از رویداد فعلی پیدا کند، هم شما فرصتی برای گوش‌دادن به ترس‌های او داشته باشید. بی‌نهایت مهم است که نگرانی‌های فرزندتان را انکار نکنید، بلکه سواد خبری‌اش را بیشتر کنید.

نهایتا اگر در جایگاه والد با نحوه پوشش خبری خبرگزاری‌ها مخالف هستید، حتما این مخالفت و دلیلش را با فرزند خود در میان بگذارید تا یاد بگیرد اطلاعات نادرست و اغراق‌شده را تشخیص دهد.

کلام آخر

وقوع کوچک‌ترین درگیری و جنگ و خشونت در هر جای دنیا، شروع دغدغه پدر و مادرهاست. این اخبار را با چه فیلترهایی به کودکان برسانیم؟ اگر گوش‌شان شنید و چشمشان دید، چطور با آنها درباره رویدادهای خشونت‌بار صحبت کنیم؟ چطور از فرزندمان در برابر آسیب مخرب تصاویر دل‌خراش اخبار محافظت کنیم و به آنها احساس امنیت بدهیم؟

در این مقاله تلاش کردیم به این سؤالات پاسخ دهیم، اما شنیدن تجربه‌های دیگران دیگران همیشه کارسازتر است. شما با کنجکاوی فرزندتان درباره اخبار چه می‌کنید؟ به‌نظرتان راهی هست که حساسیت کودک به اخبار خشونت‌بار و اثرات منفی این اخبار بر کودکان را کمتر کرد؟ منتظر شنیدن نظرات‌تان در بخش «ارسال دیدگاه» هستیم.

منبع: chetor

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: خشونت تربیت فرزند چطور به کودکان نگرانی ها خشونت بار کمک کنیم ۱۲ سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۱۰۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار

خبرگزاری مهر_ گروه جامعه؛ روز معلم که می شود همه ما به یاد معلمانمان می افتیم؛ خانواده‌ها از معلمان فرزندانشان تقدیر می کنند؛ مدیران مدارس برای معلمان خود هدایایی در نظر می گیرند و آموزش و پرورش در هر استان و شهر هم سعی دارد هر ساله به مناسبت روز معلم از معلمان نمونه خود تقدیر کند.

در این میان اما معلمانی هستند که بدون چشم داشتی، بدون آنکه از تدریس و زحماتشان کسی تقدیری داشته باشد؛ همچنان معلمی را با شوق و علاقه ادامه می دهند.

به بهانه روز زیبای معلم تلاش می کنیم در چند مصاحبه با تعدادی از این معلمان گفت‌وگو داشته باشیم.

یکی از این دسته از معلمان که کمتر به آنها پرداخته و از آنان تقدیر می شود معلمان مدارس کودکان کار و کودکان اتباع است؛ کودکانی که شناسنامه یا خانواده ندارند؛ کودکانی که ناچارند چند روز در هفته کار کنند و یا کودکان اتباع؛ همگی از جمله کودکانی هستند که مدارس معمولی از ثبت نام آنها سرباز می زنند.

در چنین شرایطی مراکز و یا مدارسی با مجوز از وزارت کشور یا سازمان بهزیستی اقدام به ثبت نام این کودکان می کنند تا علاوه بر سواد آموزی این کودکان، از افتادن آنان به دام آسیب های اجتماعی هم تا آنجا که می توانند جلوگیری کنند.

شقایق راد یکی از این معلمان است که ده سالی است در مدرسه کودکان کار ارفک فعالیت دارد. او مدتی تدریس و سواد آموزی به زنان سرپرست خانوار را برعهده داشت و حالا چند سالی است به صورت ویژه معلم ابتدایی کودکان است.

معلمی کودکان در مقطع ابتدایی به تنهایی خیلی سخت است؛ آیا آموزش به کودکان کار سخت تر نیست؟

معلمی شغل سختی است اما من هیچ‌گاه معلمی را به عنوان شغل نگاه نمی‌کنم؛ معلمی مسیری است که باید معلمان آن را انتخاب کنند. البته مسیری بسیار سخت است که چالش‌های زیادی هم دارد اما در کنار همه سختی‌هایش لذت‌هایی دارد که تا معلم نباشید نمی‌توانید لذت‌های معلمی را لمس و تجربه کنید.

آیا تفاوتی بین معلمی برای کودکان تحت آسیب با کودکان معمولی وجود دارد؟

بله آموزش به کودکان تحت آسیب متفاوت است؛ با توجه به شرایط زیستی که این کودکان دارند درس‌ها متفاوت است. در بسیاری از کتب درسی از نقش خانواده، محل سکونت و تاریخ تولد گفته می‌شود در حالی که کودک آسیب دیده حتی ممکن است شناسنامه نداشته باشد. ممکن است خانواده خوبی نداشته باشد و یا نداند حتی کجا به دنیا آمده است. ما با توجه به شرایط این کودکان کار و یا کودکان اتباع طرح درس‌های منسجمی بر طبق کتب درسی رسمی کشور طراحی کردیم؛ هیچ مطلبی حذف نشده اما روش تدریس متفاوت از سایر مدارس است تا کودک با دیدن تصاویر و مطالب کتاب‌های درسی به فکر چیزهایی که ندارد نیفتد. کودکان باید بدون حسرت خوردن مفاهیمی همچون خانواده و هرم غذایی را بدانند. به عنوان مثال در کتب درسی هرم غذایی آموزش داده شده است؛ متاسفانه برخی از این کودکان بسیار کمتر از کودکان معمولی پروتئین مصرف می کنند؛ تلاش می‌کنیم به آنان بیاموزیم که از چه مواد غذایی استفاده کنند تا جایگزین گوشت بوده و منبع پروتئین باشد.

آیا شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار متفاوت است؟

شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار هم متفاوت است؛ مدارس عادی با هماهنگی خانواده‌ها بر حضور و غیاب کودکان در مدرسه نظارت دارند اما ما در مدارس کودکان کار با خانواده یا بستگانی از کودک مواجهیم که اصرار می کند که کودک بتواند کارش را هم ادامه دهد. ما ناچاریم با خانواده این کودکان به نوعی یک تفاهمنامه در روز ثبت نام امضا کنیم تا کودک سه روز در هفته بتواند در کلاس‌های درس حاضر شود و سه روز دیگر را کار کند. دختران سه روز و پسران سه روز دیگر هفته در مدرسه حضور دارند و روزهایی که در مدرسه نیستند به سر کار می‌روند.

کودکان کار دانش آموز در مدرسه ارفک معمولاً چه کارهایی می‌کنند؟

بیشتر این کودکان دست فروش هستند و چیزهایی را می‌فروشند که متاسفانه خودمان هم در خیابان این دستفروشی را مشاهده می‌کنیم؛ تعدادی از این کودکان در کارگاه‌هایی کار می‌کنند که چندان در دید عموم نیستند؛ کارگاه‌های خیاطی، تولیدی کیف و کفش و کارگاه های بسته‌بندی از جمله مهم‌ترین این کارگاه‌ها هستند؛ پسرهای بزرگتر هم در تعمیرگاه‌ها مثل تعمیرگاه‌های ماشین یا کارگاه های صنعتی فعالیت می‌کنند. برخی از دختران هم در منزل مشاغل خانگی دارند. مشاغل خانگی سود کمی دارند و برای اینکه یک خانواده بتواند امرار معاش داشته باشد لازم است همه اعضای خانواده یک شغل خانگی مثل بسته بندی را انجام دهند.

چه طور خانواده یا بستگان کودک کار را مجاب می‌کنید که کودکشان تحصیل را ادامه دهد؟

در روز ثبت نام ما از خانواده یا بستگان این کودکان با یک فرم تفاهم نامه قول می‌گیریم که سه روز در هفته کودک حتماً به مدرسه بیاید و او را به کار نفرستند. البته این موضوعی است که برای کودکان اتباع متفاوت است زیرا کودکان اتباع ممکن است در یک زمانی ناچار شوند همراه خانواده مهاجرت کنند.

آموزش به کودکان کار اتباع چه تفاوتی با کودک کار ایرانی دارد؟

خوشبختانه بین آموزش به کودکان کار ایرانی و اتباع در ارفک تفاوتی وجود ندارد؛ این دوستی و همدلی بین کودکان را خود بچه ها یاد گرفتند و این دوستی بین آنها وجود دارد دانش آموزان کوچکتر از بزرگترها یاد می‌گیرند که این دوستی‌ها را حفظ کنند. تنها موضوعی که ما معلمان و مربیان آن را در نظر می‌گیریم این است که کودکان اتباع مهاجر هستند؛ نحوه آموزش به کودکان مهاجر بدین صورت است که دوره‌های آموزشی فشرده و خلاصه است. مشخص نیست که این کودکان تا چه زمانی در کنار ما در مدرسه هستند. ما در هنگام ثبت نام به کودک و بستگانش می‌گوییم که یک سال لازم است که کودک به مدرسه بیاید؛ اما با توجه به شرایط این مهاجرین ممکن است کودک از ایران برود برای همین ما به گونه‌ای طرح درس‌ها را برنامه‌ریزی کردیم و به معلم‌ها ارائه دادیم که این طرح درس‌ها خلاصه‌ای از پایه‌های مورد نیاز کودکان باشد. در طرح آموزشی توسعه‌ای، دو طرح الف و ب طراحی شده، در طرح الف دو پایه اول و دوم ابتدایی و در طرح ب سه پایه سوم چهارم و پنجم ابتدایی گنجانده شده است.

طوری برنامه‌ریزی شده است که کودک به صورت خلاصه مطالب اصلی را فرا بگیرد و ضمناً به مسائل فرهنگی هم ورود نکردیم؛ تلاش کردیم تا مسائل فرهنگی تداخلی در مسائل آموزشی ایجاد نکند.

بهترین و بدترین خاطره شما از ده سال معلمی کودکان کار چه بوده است؟

بهترین خاطره برای من توانایی خواندن و نوشتن نوجوانی است که پس از ۱۴ سال بی‌سوادی توانست بخواند و متنی را با گریه برایم بخواند که عنوان اش این بود: من دیگر باسواد شدم.

بدترین خاطره ما معلمان کودکان کار هم ترک تحصیل اجباری کودکان است که بسیاری از آنها مجبور می‌شوند درس خواندنشان را ترک کنند. گاهی به خاطر تغییر محل کارشان ناچار می شوند تحصیل را رها کنند. علی رغم اینکه ما با سرکارگر یا کارفرما یا صاحب کارگاهشان صحبت میکنیم که کودک را جا به جا نکند اما باز هم گاهی اصرار ما بی فایده است و کودک برای کار اجباری به منطقه دیگری می رود و دیگر نمی‌تواند برای ادامه تحصیل به این مدرسه بیاد؛ البته امیدواریم این تغییر محل کار به ترک تحصیل دائمی کودک منجر نشود.گاهی هم مهاجرت موجب می شود کودک مجبور شود درس را رها کند.

کد خبر 6092574 علی قدمی

دیگر خبرها

  • شرایط اخذ ویزای دبی برای کودکان
  • باید و نباید‌های تعامل با کودکان چاق
  • آغاز طرح غربالگری بینایی کودکان ۳ تا ۶ سال در استان
  • برنامه کودکی نداریم که درباره «جیغ و دست و هورایش» صحبت کنیم
  • بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار
  • انجام ۱۰۶ عمل کاشت حلزون شنوایی رایگان در زاهدان
  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
  • جراحی تومور ۱۴ سانتی از کلیه کودک ۲ ساله بندرعباسی
  • تومور ۱۴ سانتی از کلیه کودک ۲ ساله بندرعباسی خارج شد
  • تاثیر اسباب بازی در نبوغ و رشد کودکان